جایگاه و اهمیت سلاح در جهان سرمایه‏داری
شباهنگ راد شباهنگ راد

انکاری، پیرامون جایگاهِ تولید و فروش سلاح به‏منظور پاسخ‏گوئی به سیاست‏های کلان امپریالیستی در دنیای کنونی نیست. دارد نقش بس بسیار عظیمی در اقتصاد جهانی ایفاء می‏کند و علی‏رغم ادعاها و مخالفت‏های بی‏مایه و ظاهری سرمایه‏داران جهانی با نابودی "سلاح‏های کُشتار جمعی"، دنیا شاهد تولید، فروش و استفاده‏ی مخوف‏ترین سلاح‏ها علیه‏ی بشریت در یک‏دهه‏ی اخیر بوده است. حاکمان زورگو به بهانه‏ی مبارزه با "تروریسم" و "افراط‏گرائی"، دنیا را زیر و رو نموده‏اند و به تبع‏ی آن دارند با انعقاد قراردادهای کلان تسلیحاتی، پول‏های هنگفتی را به جیب می‏زنند. پر واضح است‏که تولید سلاح‏های متفاوت برای امپریالیست‏ها، منفعت و کاربُرد چند گانه‏ای دارد. از یک‏سو پاسخی گذرا و موقتی به اقتصاد درمانده و روبه زوال‏شان می‏باشد و از دگرسو در حدمت به سرکوب جنبش‏های اعتراضی‏ست. نه تولید و استفاده‏ی سلاح در چنین مناسباتی تمام شدنی‏ست و نه چشم‏اندازی از قطع و ایستایی لت و پار نمودن انسان‏های بی‏گناه و بی‏دفاع در دنیای فعلی متصور می‏باشد.

در یک نگاه قدرت‏های بزرگ جهانی و مدافعین جنگ‏های ضد انقلابی در چهارچوبه‏ی منفعت‏شان، دنیا را به مسیر دهشتناکی سوق داده‏اند و ناامنی و حضور مستقیم و شعله‏ور نمودن آتش جنگ‏های ارتجاعی به زمره سیاست‏های روتین‏شان - و بویژه بعد از 11 سپتامبر 2001 - تبدیل گشته است. از این زمان به بعد به‏طور بی‏سابقه‏ای بر بودجه‏های نظامی خود افزوده‏اند و با انعقاد قراردادهای کلان تسلیحاتی و نظامی با این دولت و آن دولت دست‏نشانده و سرمایه‏داری، و با مسلح نمودن نیروهای ارتجاعی و وابسته بخود، زندگی را بر میلیاردها انسان محروم تلخ نموده‏اند. به همین دلیل ماشین تولید و فروش سلاح توسط کمپانی‏های متفاوتِ سرمایه‏داری به این و آن، هم‏چنان فعال است و یکی در پی پیشی گرفتن، از دیگری‏ست. به‏عنوان نمونه دولت هند طی 5 الی 6 سال گذشته بیش از هر کشور دیگری اسلحه و تجهیزات نظامی خریداری کرده است. یعنی در حقیقت و بنابه گزارش‏های ارائه داده شده "9 درصد کل صادرات اسلحه جهان در فاصله‏ی سال‏های 2006 الی 2010 به هند بوده است" که در این‏میان بیشترین سود صادرات اسلحه به هند، از آن روسیه می‏باشد. پاکستان بعد از چین و کره‏شمالی سومین کشور وارد کننده‏ی سلاح - و آن‏هم در سال 2006 – به‏میزان 5 میلیارد دلار بوده است و چهار کشور عربی خلیچ فارس حدود 123 میلیارد دلار تسلیحات نظامی را از کمپانی‏های متفاوت امپریالیستی منعقد نموده‏اند که در این‏میان، سهم عربستان سعودی 67 میلیارد دلار، امارات متحده عربی نزدیک به 40 میلیارد دلار، عمان 12 میلیارد دلار و کویت 7 میلیارد دلار بوده است. معین است‏که همه‏ی این قراردادهای کلان تسلیحاتی دارد، در شرایطی صورت می‏گیرد که بیش از 300 میلیون نفر در هند، در زیر خط فقراند و 16 هزار کشاورز این کشور بدلیل نداری در سال 2008 خودکشی کردند و 25 میلیون نفر به‏منظور تهیه‏ی لقمه نانی مجبور به ترک خانه و کاشانه‏ی خود شده‏اند. البته فقر و فحشاء و کودکان کار در پاکستان هم اصلاً و ابداً تعریفی ندارد و میلیونی‏ست و هم‏چنین 30 درصد مردم عربستان سعودی در زیر خط فقراند و 30 درصد فارغ التحصیلان این کشور بیکاراند.

بدون شک همه‏ی این‏ها را نمی‏توان به حساب خرید و فروش‏های تاکنونی و انجام شده‏ی سلاح و متعاقباً اوضاع وخیم زندگانی میلیون‏ها انسان رنج‏دیده گذاشت و فقط و فقط نمایان‏گر گوشه‏هایی هر چند کوچک، از انعقاد قراردادهای تسلیحاتی و انتشار آمار و ارقام سر و دُم بُریده‏ای‏ست که توسط رسانه‏ها و بلندگوهای امپریالیستی اعلام گردیده است. به عبارتی حقیقی‏تر این قراردادها در زمانی منعقد شده است‏که فقر و تنگناهای اقتصادی دارد هم‏چون هیولائی سهمگین بر شانه‏های میلیاردها انسان محروم در اقصا نقاط دنیا سنگینی می‏کند و مردم، ناتوان از تهیه‏ی ابتدائی‏ترین نیازهای زندگی خویش‏اند و در عوض، قدرت‏مداران بزرگ جهانی در پی اندوختن هر چه بیشتر ثروت‏های نجومی خود و به یغما بُردن منابع‏ی طبیعی این جامعه و آن جامعه‏اند. مسلم است‏که چنین سودجوئی‏ها و روند مخرب‏زائی، پایانی ندارد و همه در فکر چپاول و غارتِ توأم با سرکوب مردم‏اند.

در حقیقت سرمایه‏داران جهانی نیاز به پی‏گیری چنین سیاست‏های منفعت‏جویانه‏ای دارند. چرخش اعظم اقتصادشان به تولید و فروش سلاح گره خورده است؛ رونقی‏ست به اوضاع درب و داغان‏شان و دارند سالانه میلیاردها دلار و یورو از بابت فروش سلاح سود به جیب می‏زنند. به‏عنوان مثال امریکا هر سالانه دارد بابت فروش سلاح، 8 میلیارد دلار بر خزانه‏اش می‏افزود و در سال 2008 روسیه 10 میلیارد دلار سلاح به این و آن فروخته است. بر مبنای چنین سودآوری‏هایی‏ست که جهانیان بشریت بر آنند تا با ایجاد ناامنی‏ها و به بهای فقر و نکبت‏باری هر چه بیشتر میلیون‏ها انسان، دنیا را به آشوب و تنش به کشانند. مبارزه‏ی‏شان با نابودی "سلاح‏های کُشتار جمعی" و مخالفت با "دیکتاتور"ها پوچ و بیهوده است؛ چرا که روزی رژیم‏های وابسته به‏خود را تا بُن دندان مسلح به سلاح‏های رنگارنگ می‏نمایند و روزی دیگر و به بهانه‏ی مخالفت با سرکوب‏گران "جنبش‏های مدنی"، نقشه‏ی سرنگونی دولت‏ها و ظالمانی هم‏چون بن‏علی، مبارک و قذافی را پی می‏ریزنند. آشکار است‏که بر خلاف ادعاهای‏شان، هدف، مبارزه و مخالفت با "دیکتاتور"ها نیست بلکه پایداری درارمدت منافع‏ی سرمایه‏داری جهانی و به انحراف کشان اعتراضات کارگری – توده‏ای‏ست. در حقیقت و به عمل دریافته شده است‏که نیت و انگیزه‏ی اساسی امپریالیست‏ها، نه حمایت و وفاداری ابدی به رژیم‏ها و عناصر انتخابی خودی بلکه باز تعریف و باز تقسیم دنیای کنونی‏ست. پراتیک‏شان مبین چنین ادعایی‏ست و بدون کمترین تردیدی و بر خلاف اراجیف اوباما مبنی بر این‏که: "هیچ سیستم دولتی نمی‏تواند و نباید بر کشوری دیگر تحمیل شود"، می‏توان اعلام نمود که چگونه دنیا شاهد هجوم افسار گیسخته و تحمیل سیستم و عناصر وابسته به سرمایه‏های جهانی به این جامعه و آن جامعه و دخالت‏گری آن‏ها بر تغییر روند اعتراضات رادیکال مردمی‏ست.

امروزه وظیفه‏ی فوری و آنی قدرت‏مداران جهانی نفوذ در درون جنبش‏های اعتراضی و تحمیل عناصر وابسته بخود و فروش تجهیزات نظامی و تنش و بلبشو است. اساساً سودآوری‏شان با راه‏اندازی تنش و ناآرامی‏ها در این منطقه و آن منطقه و در این کشور و آن کشور گره خورده است و کاملاً، مخالف آرامش‏اند. به همین دلیل تولید و تجارت سلاح در خدمت به پیشبرد چنین سیاست غیر انسانی‏ست و به بهانه‏ی "برقراری امنیت" دارند، سلاح‏های متفاوتی را به جوامع‏ی متفاوت صادر می‏کنند و به بهانه‏ی مبارزه با "دیکتاتورها" و "برقراری دمکراسی و محترم شمردن به حقوق شهروندی" دارند بر ناامنی‏ها می‏افزایند.

در یک کلام تجارت سلاح فرا منطقه‏ای و فراقاره‏ای‏ست و به چند کشور خلاصه نمی‏گردد. به‏طور مثال اتحادیه اروپا میلیون‏ها یورو سود و آن‏هم بعد از لغو تحریمات تسلیحاتی به لیبی – از سال 2004 – به جیب زده است که در این میان سهم ایتالیا 276 میلیون یورو، فرانسه 210 میلیون یورو، بریتانیا 119 میلیون یورو و آلمان 82 میلیون یورو بوده است. سلاح‏های امپریالیستی‏ای که دولت قذافی را بر آن داشت تا به سرکوب اعتراضات مردمی بپردازد. از یک‏طرف قدرت‏های بزرگ امپریالیستی در دروه‏ای این رژیم‏ها را و در چهارچوبه‏ی منفعت‏شان به سلاح‏های متفاوت مسلح می‏نمایند و از طرف‏دیگر و به‏مانند کامرون نخست وزیر انگلستان وقیحانه دارند اعلام می‏نمایند که: " .. همه‏ی تفنگ‏ها، خودروهای زرهی، نارنجک‏های بی‏حس کننده، گاز اشک‏آور و تجهیزات ضد شورش تحت این پوشش ضمانتی به دولت لیبی فروخته شده بود که در سرکوب مردم استفاده نشود".

باری، در منطق سرمایه‏داران، دروغ و کلاشی و ریا حد و مرزی ندارد. البته، نه انتظاری از رعایت حقوق مردم از جانب دولت‏های سرمایه‏داری وابسته است و نه توقعی از جانیانی هم‏چون اوباما و کامرون وجود دارد تا طرف مردم را انتخاب نمایند. دخالت‏گری، حضور و سرکوب را جهانی نموده‏اند و وقیحانه دارند از عدم تحمیل سیاست‏های منفعت‏جویانه‏ی خود سخن می‏گویند؛ میلیاردها یورو سود بایت فروش سلاح به دولت قذافی به جیب زدند و دارند از استفاده‏ی "ناصحیح" قذافی از سلاح سخن می‏گویند!! مسلم است‏که سرمایه‏داران جهانی تحت هیچ شرایطی طرف مردم نیستند و مدافع‏ی حاکمان و رژیم‏های دست‏نشانده بوده و می‏باشند. حاکمانی که در دوره‏های متفاوت زمینه‏های چپاول‏گری اربابان‏شانرا فراهم نموده - می‏نمایند - و به سرکوب و غارت تتمه‏های کارگران و زحمت‏کشان پرداخته و می‏پردازند. بیهوده نبوده و نیست که تجارت سلاح‏های رنگارنگ در 5 ساله‏ی گذشته از رشد 23 درصدی برخوردار بوده است و بیهوده نبوده و نیست که امپریالیزم امریکا هم‏چنان به‏عنوان بزرگ‏ترین صادر کننده‏ی سلاح قادر گردیده است تا 30 درصد از سلاح جهان را تأمین نماید و در این میان روسیه حدوداً به نیمی از کشورهای جهان یعنی به 80 کشور اسلحه فروخته است که مهمترین آن‏ها چین 43 درصد، هند 21 درصد، الجزایر 8 درصد و هم‏چنین به ونزوئلا، ایران و مالزی و صربستان بود. ناگفته نماند که آلمان هم به‏عنوان سومین کشور صادر کننده‏ی سلاح پول‏های هنگفتی را در چند ساله‏ی اخیر به جیب زده است‏که مهمترین خریداران آلمان کشوهایی هم‏چون هند، یونان 15 درصد، افریقای جنوبی 12 درصد، ترکیه 10 درصد، کره جنوبی 9 درصد و مالزی 7 درصد می‏باشد.

این آن دنیایی‏ست که سرمایه‏داران جهانی برای میلیاردها انسان محروم ساخته‏اند. در این دنیای نابرابر میزان فقر و نداری مردم و شکاف طبقاتی را با هیچ آمار و ارقامی نمی‏توان به تصویر کشید و نشان داد که چگونه میلیون‏ها انسان از تهیه‏ی نان شب خود مانده‏اند و میلیون‏ها کودک در اثر نداری والدین‏شان از رفتن به مدرسه باز مانده‏اند و میلیون کودک کار به خیابان‏ها سرازیر شده‏اند و طعمه‏ی گُرگان‏اند و میلیون‏ها انسان در اثر بی آبی جان خود را از دست داده‏اند و در عوض طبقات حاکمه در صدد سودآوری میلیونی بابت خرید و فروش تسلیحات نظامی‏اند. در حقیقت و با مجهز نمودن خود به سلاح‏های متفاوت می‏خواهند بردوامی‏شانرا تضمین نمایند؛ می‏خواهند هر ندای حق‏طلبانه را با گلوله پاسخ دهند و می‏خواهند دنیا را در پرتو سلاح مرعوب سیاست‏های ارتجاعی خود نمایند. تاکنون این‏چنین کرده‏اند و مدافع‏ی ادامه‏ی چنین سیاست‏اند و معین است‏که روش و متدی به‏غیر از آن، جواب‏گوی خواسته‏ها و امیال بی در و پیکرشان نیست. سوددهی‏شان با راه‏اندازی جنگ‏های متفاوت می‏باشد و در مقابل تنها با جنگ انقلابی است‏که می‏توان اهداف و نیت پلیدشانرا، دود نمود. جنگی که به آرمان کارگران و زحمت‏کشان متکی‏ست و کمترین وابستگی و تعلقی به دولت‏مردان بزرگ جهانی ندارد و در صفی مجزا از دولت‏ها و جناح‏های رنگارنگ آن، سیاست معین و تحول‏گرای خود را پی می‏گیرد. بر خلاف ایده و آرمان جانیان بشریت و سازمان‏های وابسته به سرمایه‏های جهانی، کارگران و زحمت‏کشان مدافع‏ی صلح و آرامش در سرتاسر دنیا می‏باشند؛ خواهان جامعه‏ای برابر و رفع هرگونه تبعیض و خون و خون‏ریزی‏اند؛ خواهان سازندگی و شکوفائی‏اند و مخالف هرگونه تولید سلاح‏های مرگ‏بار و کُشنده‏اند. به عبارتی واقعی‏تر دنیای فعلی، دنیای میلیاردها انسان محروم نیست؛ این دنیایی‏ست که سرمایه‏داران مدافع‏ی آنند و بی تردید یک راه به‏منظور رفع و خلاصی از چنین وضعیتی موجود می‏باشد و آن این است‏که به قدرت کارگران و زحمت‏کشان و آن‏هم در جنگی سازمانیافته، حاکمیت ظالمان را به زیر کشید و پرچم رهائی و آزادی را برافراشت؛ پرچمی که متضمن منفعت انسان‏های محروم و مخالف هرگونه تولید و فروش سلاح‏های کُشتار جمعی‏ست. 

 

1 اکتبر 2011

9 مهر 1390


October 2nd, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي